جدول جو
جدول جو

معنی خواجه جراح - جستجوی لغت در جدول جو

خواجه جراح
(خوا / خا جَ / جِ جَرْرا)
دهی است از دهستان چناران بخش حومه شهرستان مشهد. این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل و 235 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات و نخود و چغندر است. شغل اهالی زراعت و مالداری و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مرد خایه کشیده یا غلام خصی شده که در حرم سرا و اندرون خانۀ بزرگان خدمت می کرده
فرهنگ فارسی عمید
(خوا / خا جَ / جِ مُ)
دهی است از دهستان قلعه نوبخش کلات شهرستان دره گز، این دهکده دردره قرار دارد با هوای معتدل. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات و سیب زمینی و شغل اهالی زراعت و مالداری و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ یِ جَ)
لقب محمود بن محمد گیلانی، معروف به نجم الدین گیلانی است. او راست: کتاب ریاض الانشاد. (یادداشت بخط مؤلف)
لقبی از القاب پیغمبر اسلام. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ سَ)
سیاه یا سفید خصی کرده مر خدمت را. خصی در اندرون شاهی یا امیری. (یادداشت بخط مؤلف). خصی. (ناظم الاطباء) : چنانکه همواره خواجه سرایان در درگاه سلاطین مشرق می بودند. (قاموس مقدس). خواجه سرایان، یعنی خصیان و خواجگان ایستادندی. (تاریخ بخارای نرشخی). و به اقطاع ببعضی از خدمتکاران و خواجه سرایان خود داده. (تاریخ قم ص 86)
لغت نامه دهخدا
نوکر محرم چاکری که در حرم خدمت کند، غلامی که خایه او را کشیده باشند اخته خصی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خواجه سرا
تصویر خواجه سرا
((~. سَ))
نوکر محرم، غلامی که خایه او را کشیده باشند
فرهنگ فارسی معین